لیزا McTEAGUE : در واقع ، its یک سوال واقعا ً مهم است و ما آن را خیلی زیاد میکنیم . این یکی از دلایلی است که به نظر من ، داشتن اندازههای چندگانه واقعا ً ضروری است . بنابراین در حالی که ما شاهد تضعیف روحیه ، پوست ، و ضربان قلب هستیم ، در واقع شاهد اغراق ، حتی در چندین ضربه روحی ، در EMG ، یا subovert چهره چهره خود هستیم ، و همچنین آنها را در رتبهبندی ذهنی خود از adversiveness ، adversiveness تجربه و برانگیختگی مشاهده میکنیم . پس از آن منظر ، ما آن را به عنوان تابعی از تجزیه تفسیر کردیم .
UMA VAIDYANATHAN : همان فرد همچنین اظهار داشت که احتمالا ً با مرحله رشد در معرض ضربه روحی متفاوت است .
لیزا McTEAGUE : بسیار متاسفم . من این را میشنوم .
UMA VAIDYANATHAN : آنها اظهار داشتند که احتمالا ً با مرحله رشد در معرض ضربه روحی متفاوت است ، بنابراین نمیدانم آیا اطلاعاتی دارید که با آن حرف میزند یا نه.
لیزا McTEAGUE : کاملا ً درست است . افراد آسیبدیده از ضربه مغزی یک خط سیر تکاملی کاملا ً متفاوت دارند ، به طور متوسط ، زمانی که آنها ۱۱ ساله بودند و در واقع در زمان شروع حادثه پس از حادثه به درستی شروع به کار کردند . و بنابراین آنها متحمل استرس پس از حادثه شدهاند ، اما آنها متحمل بیشترین آسیب روحی در طول عمر شدهاند . این یک نکته بسیار مهم است .
UMA VAIDYANATHAN : بسیار خوب . فرد دیگری پرسید : آیا میتوانید اطلاعات بیشتری در مورد این که چطور در آینده استخدام خواهید کرد و اطلاعاتی که برای بررسی این ایدهها به روش RDoC دارید ، بدهید ؟
"لیزا McTEAGUE " ( LISA McTEAGUE ): در واقع باید بگویم که من باید احساساتی را که از بسیاری از مردم شنیده بودم ، منعکس کنم و در این مورد هم با مجریان این جا صحبت کردهایم . ما همچنین برای پیدا کردن روشهایی که واقعا ً کار میکنند تلاش کردهایم و یکی از دلایلی که من واقعا ً هیجانزده بودهام ، در واقع ، درباره روشهای Merediths ، و ما در واقع درباره استفاده از او صحبت کردهایم . و بنابراین ما میخواهیم تعداد زیادی از روشهای خوشهبندی را انجام دهیم ، و باید بگویم ، its واقعا ً مستلزم این است که ما بیرون از همکاران معمولی خود مانند دپارتمانهای مهندسی نگاه کنیم ، افرادی که مدلسازی شبکه گسترده را انجام دادهاند . و بنابراین من فکر میکنم که این یک سوال باز است و ما در حال بررسی یک محدوده کامل از آنها هستیم . من هم عذرخواهی میکنم . پاسخ صریح و صریح نبود .
UMA VAIDYANATHAN : نکته دیگری که در مورد دادههای شما بسیار جالب بود این بود که didnt self همیشه با واکنشپذیری فیزیولوژیکی ارتباط دارد . چه پیامدهایی به طور کلی به طور کلی در مورد چیزهایی مانند تشخیص ، یا ، شما میدانید ، که بیشتر بر روی گزارش خود - گزارش ، برای بهتر یا بدتر است .
(Lisa McTEAGUE ): من قطعا ً نمیگویم که این درخواست اعتبار تشخیص را مورد سوال قرار میدهد ، اما من فکر میکنم این به این معنی است که باید به خاطر داشته باشیم که مداخله چه معنایی دارد . هنگامی که از آنها پرسیدیم ، برای مثال ، واحدهای ذهنی پریشانی در طول مواجهه با درمان ، اگر به طور کامل با آنچه در فیزیولوژی شان میبینیم کاملاً مغایر است ، در حقیقت به مکانیسمهایی که معتقدیم برای ترمیم نشانهها ضروری هستند عمل میکنیم . بنابراین من فکر میکنم که ، شما میدانید ، البته ، من psychophysiologist هستم ، Id دوست دارم این روشها را در زمینه مداخله بیشتر مورد استفاده قرار دهم .
UMA VAIDYANATHAN : بسیار خوب . بسیار خوب . و یک سوال آخر قبل از اینکه به راهمان ادامه دهیم . آیا تفاوتهای نژادی یا نژادی در دادههای شما را مورد بررسی قرار دادهاید ؟
لیزا McTEAGUE : نمونه عمدتا ً قفقاز است، که با آمار جمعیتی در Gainesville فلوریدا سازگار است . به طور شگفتانگیز ، در حقیقت ، covary همراه با این کاهش دفاعی و discordance ، و به همین ترتیب وزن آسیبشناسی عاطفی ، بلکه استرس زندگی جمعی و محرومیت کلی در محیط نیز به دنبال این مساله است .
منبع سایت